مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management
مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management

ایمنی صنعتی


                 

ایمنی صنعتی چیست؟  

در محیط های صنعتی با وجود ماشین آلات و ابزار فراوان، غالبا کارگران در معرض خطرات گوناگون قرار دارند، با پیشرفت فن آوری و افزایش کاربرد ماشین آلات در تولید نیز مخاطرات و احتمال بروز حوادث در اینگونه محیط ها فزونی می گیرد.

ایمنی صنعتی علمی است که در پیشگیری از بروز حوادث در محیط کار به یاری انسان می شتابد و همواره در راستای حفاظت و حراست از نیروی کار و سرمایه گام بر می دارد.

 

●تعاریف و محتوا

اصولا ایمنی صنعتی رشته ای است که به مجموعه تدابیر، اصول و مقرراتی گفته می شود که با به کار گرفتن آنها می توان نیروی انسانی و سرمایه را در برابر خطرات گوناگون در محیط های صنعتی به گونه ای مؤثر و کارا نگهداری کرد و به این وسیله یک محیط کار بی خطر و سالم برای افزایش کارایی کارکنان به وجود آورد.

 

●ایمنی

تعریف ایمنی عبارت است از میزان درجه دور بودن از خطر، واژه (Hazard) که در تعریف علمی ایمنی آمده است، در واقع شرایطی است که دارای پتانسیل رساندن آسیب به کارکنان، تجهیزات و ساختمان ها، از بین بردن مواد یا کاهش کارایی در اجرای یک وظیفه از پیش تعیین شده می باشد.

 

هنگامی که (Hazard) وجود دارد امکان وقوع اثرات منفی یادشده وجود خواهد داشت.

 

کلمه (Danger) گویای قرار گرفتن در معرض یک (Hazard) است، به این ترتیب ایمنی متضاد (Danger) بوده است، و در صدد حذف خطرات بالفعل موجود در محیط کار می باشد.

 

ایمنی به طور صددرصد و متعلق وجود ندارد و عملا هم هیچگاه حاصل نخواهد شد از اینروست که گفته می شود ایمنی حفاظت نسبی در برابر خطرات است.

 

●منظور از ایمن و غیرایمن چیست؟

یک مکان، یک کار معین و یا یک دستگاه زمانی ایمن انگاشته می شود که احتمال خطر مرگ، مجروح شدن و یا ابتلا به بیماری برای کسانیکه در آنجا بوده یا با آن دستگاه کار می کنند در حد قابل قبول پایین باشد. به طور کلی، می توان چنین گفت که میزان خطر قابل قبول با پایین آمدن سطح ایمنی، افزایش سطح ایمنی کاهش می یابد. در واقع بهداشت حرفه ای بیماری ها را کاهش می دهد و ایمنی صنعتی به کاهش تمام خطرات می پردازد.

 

●مهندسی ایمنی صنعتی

با توجه به تعریف ایمنی، مهندسی ایمنی عبارت است از «مقررات یا نظامی که برای کاهش وقوع حوادث از طریق حذف یا کنترل خطرات به کار می روند) در مهندسی ایمنی صنعتی مسائلی که در ایمن کردن محیط کار مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از:

الف- پیشگیری از حوادث

ب- عوامل انسانی

ج- طراحی و جانمایی دستگاه ها و تجهیزات

د- مدیریت و راهبری ایمنی

ه- آموزش

و- بازرسی

 

حیطه فعالیت مهندسی ایمنی امروزه گسترده تر شده است و به شاخه ها و گرایش های گوناگون دانشگاهی گسترش یافته است که عبارت است از:

۱- مدیریت خطر

۲- پیشگیری از خطرات

۳- مهندسی آتش سوزی

۴- کنترل خطر

 

●مدیریت و راهبری ایمنی

مدیریت، مسئول ایمنی و بهداشت کارکنان است، همانگونه که یک مدیر برای بهره وری و سودآوری مسئولیتی سنگین دارد، در مورد ایمنی و بهداشت نیز چنین وضعیتی صادق است تولید از دست رفته ممکن است از طریق بهبود مدیریت مجددا به دست آید. اما هیچ راهی برای جبران تلفات انسانی که در نتیجه بروز حوادث حاصل می شود، وجود ندارد. این نکته مورد توافق متخصصان علم مدیریت است که تنها ۱۵ درصد از مشکلات سازمان یا کارخانه ممکن است به وسیله کارکنان حل و کنترل شود، در صورتیکه ۸۵ درصد این مشکلات را می توان از طریق مدیریت مهار کرد.

 

●عوامل اصلی در مدیریت ایمنی

۱- برنامه ریزی ایمنی

۲- سازماندهی ایمنی و فعالیت های آن

۳- هدایت برنامه های ایمنی

۴- کنترل عملکردها و نتایج حاصله

 

●بهداشت و ایمنی

بهداشت به معنای مصون داشتن کارکنان از بیماری و سالم نگهداشتن وضعیت جسمانی و روانی آنهاست ایمنی به معنای محافظت کردن کارکنان از آسیب های مربوط به حوادث کاری است. این عوامل حائز اهمیت است، زیرا کارکنانی که از سلامتی برخوردارند و در محیطی ایمن کار می کنند ثمربخش ترند. به این دلیل مدیران آینده نگر، حامی برنامه های پیشرفت بهداشت و ایمنی هستند. امروزه به دلیل ملاحظات قانونی تمام سازمان ها موظف به مراقبت بهداشت و ایمنی کارکنان خود هستند.

 

●ایمنی در افزایش بهره وری

 

لازم به ذکر است که اصول ایمنی و بهداشت حرفه ای نیز علاوه بر اثرات غیرمستقیم بر بهره وری و بازده اقتصادی واحدهای صنعتی، به طور مستقیم بر این موارد تأثیر دارد.

 

به طور کلی خسارات مالی یا جانی، عواقب و پیامدهای منفی تمامی حوادث صنعتی را تشکیل می دهند.

 

بنابراین وقوع حوادث یا سبب آسیب دیدن دستگاه ها و تجهیزات مواد خام، محصولات یا محیط کار می شود و یا صدمات غیرقابل جبران جسمی و جانی را به همراه خواهد داشت.

 

مزایای توجه به رعایت اصول ایمنی و بهداشت حرفه ای به شرح زیر است:

 

▪ برای کارگر:

۱- افزایش روحیه ۲- کاهش فشار کار ۳- کاهش جراحات و صدمات ۴- کاهش حوادث ۵- افزایش راحتی ۶- افزایش حفظ رفاه و سلامتی ۷- افزایش سطح بهداشت کار

 

▪ برای کارفرما:

۱- کاهش حوادث ۲- افزایش کیفیت محصول ۳- افزایش کارایی کارکنان ۴- کاهش خطاها ۵- کاهش مخارج درمانی کارگران ۶- استفاده بهتر از نیروی انسانی ۷- کاهش مخارج تولید.

 

▪ حفاظت و ایمنی :

 

●وظیفه مدیریت در امر حفاظت و ایمنی در محیط کار چیست؟

لازم است مدیران و کارفرمایان به اهمیت و ارزش حفاظت صنعتی پی ببرند. باید از زیان های مادی ناشی از حوادث صنعتی (اعم از مستقیم و غیرمستقیم) آگاهی داشته باشند مضافاً از همه مهمتر به ارزش و منزلت عامل انسانی و سلامت او توجه کند. لازم است مدیریت بر تمام کارکنان و محیط کار تأثیر داشته باشد و عوامل ایمنی محیط را که در کم کردن حوادث مؤثرند به نحو مطلوب بشناسند و کوشش و توان خود را در حفظ و سلامت کارکنان و ماشین آلات به نحو مطلوب مصرف کند.

 

●ایمنی محیط کار:

ایمنی شرایطی است که منابع انسانی را از عوامل مضری که می توان سلامتی آنان را به خطر اندازد، مصون می دارد مسئولیت عمده ایمن سازی محیط کار به عهده مدیران سطوح بالای سازمان به ویژه مدیران پرسنلی است. البته اهمیت همکاری کلیه کارکنان را در محیط امن نمی توان نادیده گرفت.

 

به عبارت دیگر ایمنی کار عبارت است از: فراهم آوردن موجباتی که از بیماری ها و حوادث ناشی از کارهای صنعتی جلوگیری می کند. یعنی هرچه تعداد حوادث ناشی از کار کمتر باشد می توان گفت که ایمنی بیشتری در محیط کار وجود دارد.

 

●حوادث ناشی از کار:

هر سال میلیون ها حادثه ناشی از کار در دنیا اتفاق می افتد. برخی از این حوادث باعث مرگ و برخی دیگر موجب از کارافتادگی موقت می شوند که ممکن است ماه ها دوام یابد. حوادث ناشی از کار سبب ناراحتی افراد بشر و زیان های اقتصاد می گردند و جامعه متحمل خسارات فراوان می شود. به همین جهت جلوگیری از آنها وظیفه ای مهم و اساسی است.

 

الف- تعریف حادثه:

آنچه انسان را ناخواسته از مسیر زندگی طبیعی منحرف ساخته و برای او ناراحتی جسمی و روانی و یا خسارات مالی ایجاد نماید، حادثه نامیده می شود. در دایره المعارف سازمان بین المللی کار، حادثه چنین تعریف شده است: «حادثه عبارت است از یک اتفاق. مقصود از حین انجام کار تمامی اوقاتی است که بیمه شده در کارگاه، مؤسسات وابسته، ساختمان ها و محوطه آن مشغول کار باشد، یا به دستور کارفرما در خارج از محوطه کارگاه مأمور انجام کاری می شود. ضمناً تمام اوقات رفت و آمد بیمه شده از منزل به کارگاه و بالعکس جزء اوقات کار محسوب می شود.

 

●دلایل ایجاد حوادث:

حوادث معمولا نتیجه شرایط و یا عملیات نامطمئن و ناایمن است شرایط ناایمن شامل استفاده از تجهیزات بد طراحی شده و غیرمجهز، محیط پرخطر به عنوان نمونه، لیز بودن به دلیل ریختن آب، یا ابزار و تجهیزات است. باید توجه داشت که تمام عملیات غیرایمن منتهی به حادثه در محیط کار نمی شود و تمام حوادث به آسیب و صدمه ختم نخواهد شد بسیاری از مسئولین رسیدگی و بررسی حوادث معتقدند که اکثر حوادث در نتیجه خطای انسان ها به وجود می آیند. البته حوادثی نیز به دلیل نقص ابزار و تجهیزات یا محیط کاری ناایمن رخ داده است. اما در بیشتر موارد به مزایای ایمنی ابزار و تجهیزات و محیط مطمئن از سوی کارکنان توجهی نشده، یا توصیه های ایمنی و احتیاط های لازم نادیده گرفته شده اند.

 

ب- انواع روش طبقه بندی حوادث:

 

حوادث ناشی از کار را می توان به روش های گوناگونی طبقه بندی نمود:

۱- حوادث برحسب افراد به وجود آورنده طبقه بندی می گردند، مانند: مدیر، استاد کار و کارگر

۲- حوادث را برحسب علل آنها طبقه بندی می نمایند. مانند: ماشین آلات ترابری، انفجار و آتش سوزی و مواد سمی

۳- حوادث را برحسب کیفیت عملی که باعث حادثه گردیده، طبقه بندی می کنند، مانند: برداشتن حفاظ از روی دستگاه، عدم احتیاط لازم هنگام کار و راه اندازی دستگاه بدون اجازه.

۴- حوادث را براساس شرائط محیط بوجود آورنده طبقه بندی می کنند، مانند: عدم روشنایی کافی، تهویه نامناسب، سر و صدا در محیط کار

 

ج- روش های پیشگیری از حوادث:

۱- وضع مقررات قانونی

۲- تعیین اصول و میزان ها

۳- بازرسی

۴- تحقیقات فنی

۵- تحقیقات پزشکی

۶- تحقیقات روانشناسی

۷- تحقیقات کاری

۸- آموزش

۹- راهنمایی و تشویق

۱۰- مزایای مالی

۱۱- تشکیل کمیته حفاظت و بهداشت کار در کارگاه

                                   

 منبع: پایگاه اطلاعات صنعتی ایران - مجله گسترش صنعت

۱۰ دلیل عمده شکست یک پروژه


دلایل گوناگونی برای شکست یک پروژه وجود دارد، ولی مدیر پروژه نباید از این بابت نگران شود چرا که بیشتر این دلایل می توانند تحت کنترل وی باشند و از بابت جای امیدواری است. در این مقاله 10 دلیل عمده شکست یک پروژه و آنچه که باید در این رابطه انجام داد تشریح شده است.

 

1- منابع ناکافی (Insufficient resource)

مدیر پروژه گاهی در شروع پروژه منابع و بودجه ناکافی به پروژه اختصاص می دهد. مدیر پروژه باید میزان منابع و بودجه کافی که نیاز دارد و آنها را در اختیار ندارد به سرمایه گذار (حامی) پروژه بدون فوت وقت اطلاع دهد.

 

 

2- مهلت های غیر ممکن  (Impossible deadlines)

در برخی از موارد مهلت های پروژه دستیافتنی نیستند. در چنین مواردی مدیر پروژه باید این موضوع را با حامی پروژه مطرح کرده و وی را توجیه نماید تا بتواند زمانبندی این مهلت ها را منطقی نماید.

 

3- ارتباطات ضعیف  (Poor communication)

مدیر پروژه در تشریح وضعیت پروژه به اعضای پروژه و حامی پروژه ناموفق است و همه فکر می کنند که پروژه به خوبی در حال پیشرفت است تا اینکه نتایج مورد انتظار در مهلت  های از پیش تعیین شده بدست نمی آید. مدیر پروژه باید بی درنگ و از همان ابتدای پروژه تمامی لغزش ها را گزارش دهد و آن ها را پنهان نسازد. در این صورت به ذینفعان پروژه این فرصت را داده می شود تا برای بازگشت به وضعیت مناسب به مدیر پروژه کمک کنند.

 

4- عدم تمرکز  (Lack of focus)

هنگامی که گروه پروژه نمی دانند چه انتظاری از آنها وجود دارد، تمرکز خود را روی پروژه از دست می دهند. از آنها خواسته می شود تا وظیفه ای را انجام دهند ولی به آنها گفته نمی شود چه چیزی و در چه زمانی مورد نیاز است. هر یک از اعضای پروژه باید هدف مشخصی برای برآورده شدن داشته باشند. آنها باید مهلت برای کارهایشان داشته باشند و مدیر پروژه باید میزان پیشرفت کارهای محوله به آنها را در هر مرحله از پروژه پایش و اندازه گیری نماید.

 

5- دلگرمی ضیعف  (Low morale)

حین پیشرفت پروژه اگر دلگرمی به گروه پروژه داده نشود آنها انگیزه ای نخواهند داشت. وقتی مدیر پروژه از گروه پروژه رعایت چارچوب های زمانی را انتظار دارد باید انگیزه کافی برای پیشرفت پروژه را نیز ایجاد نماید. همچنین مدیر پروژه باید به خودش نیز انگیزه قوی بدهد. تنها با سلامت بخشیدن، آرامش خاطر دادن و ایجاد انگیزه واقعی مدیر پروژه می تواند این دلگرمی را به دیگران در گروه پروژه اعطا نماید.

 

6- پشتیبانی ناکافی  (Insufficient support)

مدیر پروژه معمولا از حمایت ناکافی حامی پروژه برخوردار است. هیچ کس نیست تا برای حل مسایل پروژه یا تامین منابع بیشتر در مواقع ضروری کمک کند. در موارد این چنینی مدیر پروژه باید موضوع را با حامی پروژه در میان گذشته و با او به طور شفاف و رک گفتگو کند و آنچه را که مورد نیاز است به او یادآوری نماید.

 

7- خزش محدوده پروژه (Scope creep)

گستره کاری پروژه معمولا تغییر می کند، به طوری که مدیر پروژه قادر نخواهد بود با انتظارات ثابتی روبرو باشد. گستره کاری پروژه باید به طور شفاف تعریف شود و سپس طی فرآیندی مشخص تغییرات درخواست شده به طور رسمی تایید شوند.

 

8- چارچوب زمانی طولانی  (Lengthy timeframes)

دامنه زمانی پروژه ممکن است به سادگی طولانی شود. هر گاه نیازمندی های مشتری زمان بندی پروژه را تغییر دهد، مدیر پروژه باید پروژه را به پروژه های کوچک و قابل تحویل تفکیک نماید.

 

9- نبود ابزار مناسب  (Lack of tools)

فقدان ابزاهای مناسب برای انجام وظایف پروژه می تواند باعث بروز مسایل گوناگونی شود. استفاده از ابزارهای کیفیت خوب مانند الگوها، فرآیندها و یک روش شناسی برای پروژه، پروژه را با موفقیت همراه خواهد ساخت.

 

10- عدم مشارکت مشتری (Customer involvement)

به مشارکت نگرفتن مشتری باعث بروز خطاهای مهلکی در پروژه می شود. مدیر پروژه باید مشارکت مشتری را حین اجرای پروژه به منظور حصول اطمینان از اینکه نیازمندی ها وی تامین می گردد، جلب نماید. این نکته مهم را باید به یاد داشت چنانچه مشتری راضی باشد پروژه موفقیت آمیز تلقی می گردد.


منبع : مشاور مدیریت

چگونه درآمد خود را افزایش دهیم؟


راه‌های افزایش درآمد از مقولاتی است که همواره مورد تأمل و تفکر بسیاری از افراد و حتی سیاستگذاران بوده است، اما واضح است که برای وارد شدن به این مقوله و تصمیم‌گیری برای آن باید ابتدا از درآمد و راه‌هایی که می‌تواند ما را به هدف افزایش آن نزدیک کند، درک وسیعی داشته باشیم. 
درآمد، مفهومی عام است که می‌توان پیرامون آن در سطح جهانی، ملی، منطقه‌ای و فردی تفاسیر مختلفی ارائه داد، اما آن‌چه در این مقاله می‌خواهیم به آن بپردازیم، نگاه به درآمد از زاوایه‌ی فردی و در مناطق روستایی است. بنابراین ما می‌خواهیم بدانیم که یک فرد، یک خانوار روستایی چگونه می‌تواند درآمد خود را افزایش دهد.

منابع درآمد خانوار 
اصولاً منبع اصلی درآمد هر فرد یا خانوار، درآمد ناشی از کار یا شغلی است که فرد یا افراد نان‌آور خانواده به آن مشغولند. اما یک خانواده از راه‌های دیگری هم می‌تواند درآمد کسب کند. مثلاً ممکن است خانواده‌ای زمین یا خانه‌ای را اجاره دهد و از محل آن نیز کسب درآمد کند، یا حسابی در یک بانک داشته باشد که ماهانه به آن مقداری سود تعلق بگیرد. گاهی هم برخی افراد اوراق قرضه یا سهام بورس را خرید و فروش می‌کنند یا از سود سالانه‌ی این اوراق استفاده می‌کنند. البته همه‌ی این منابع می‌تواند در یک خانواده‌ی روستایی هم باشد، ولی عمده درآمد خانوار روستایی از طریق فعالیت‌های کاری مربوط به امرار و معاش آن تأمین می‌شود که سهم عمده‌ای را در برآوردن نیازهای ضروری خانوار اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و... ایفا می‌کند. 

چگونه درآمدهای خود را افزایش دهیم؟

«لطفاً اضافه درآمد خود را صرف خرید کالاهای مصرفی نکنید»، بلکه بهتر آن است که با آن اضافه درآمد، دارایی‌هایی را خریداری کنید که در طول زمان به ارزش آن‌ها افزوده می‌شود. 
پیش‌ترها، اغلب زنان درآمد حاصل از کار خود را به خرید زیورآلات و به خصوص طلا اختصاص می‌دادند، یا گاه‌گاهی پول‌های حاصل از درآمد را به حساب‌های سپرده‌ی کوتاه‌مدت و بلندمدت با سود مشخص واریز می‌کردند. البته هنوز هم این کار، بهتر از خرید لوازم غیرضروری و لوکس است، اما در دنیای مدرن امروز می‌توان خیلی بیشتر از این‌ها هم درآمد کسب کرد. 
اما چه دارایی‌هایی را می‌توان با درآمد اضافی خریداری کرد که روز به روز به ارزش آن اضافه شود، یا لااقل از ارزش آن کاسته نشود؟ برخی خرید املاک و مستغلات را بهترین راه ممکن پیشنهاد می‌کنند.

اما هر کاری که می‌کنید و هر شیوه‌ای را که پیش می‌گیرید، یادتان باشد که در دنیای امروز، بزرگ‌ترین بازنده کسی است که تنها مصرف می‌کند، آن هم مصرف مازاد بر نیاز؛ و به خاطر بسپارید که فقط زمانی به مصرف کالای غیرضروری بپردازید که به همان میزان توانسته باشید درآمد اضافی از تولید کسب و کار خلق کرده باشید.

مریم سلیمانی موحد (کارشناس اقتصاد) 

تاریخچه بورس در ایران و جهان


بورس سهام در کشورهای پیشرفته ,‌بازار متشکل سرمایه است و وظایف مهمی از تخصیص بهینه منابع و جلب پس اندازها برای امور تولیدی و سود آ وری برای سرمایه های مردم را به خوبی انجام می دهد . بدیهی است تامین منابع مالی برای شرکت ها , از مهمترین خصوصایت بورس در کشورهای پیشرفته است . 
بورس بازاری است همانند بازارهای دیگر که عده ای جنس هایشان را عرضه می کنند و دیگران آ نرا می خرند، اما در این بازار جنس مورد معامله ، سهام شرکتها یا اوراق قرضه است که دولتها یا شرکتها و موسسات معتبر آ نرا منتشر می کنند. در بورس برای جلو گیری از ضرر کمتر مقررات سختی اعمال می شود، تا هم شرکتها و هم مردم منتفع شوند. 
بورس اوراق بهادار یکی از کانالهــای مهم سر مایه گذاری در دنیا به شمار مـــی رود و نبض بازار های جهان در بورس های مهم کالا و اوراق بهادار می تپـد، هم چنین بورس شیوه ای برای جمع آوری سرمایه های کوچک وبزرگ وهدایت آ ن به اقتصاد کشور و استفاده از آ نها در تولید و ارائۀ خدمات می باشد.و زمینۀ رشد و توسعۀ اقتصادی و صنعتی را فراهم نموده و با ایجاد مشا غــل جدید و بکار گیری جوانان کشور به مبارزه با بیکاری می پردازد ،و بسیاری ازآ سیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری نظیر سرقت ، بزهکاری و غیره کاهش می یابد.

تاریخچۀ بورس در جهان 

واژه "بورس" از نام خانوادگی فردی به نام " واندر بورس " اخذ شده که در اوایل قرن پانزدهم در شهر بروژ در بلژیک می زیسته و صرافان شهر در مقابل خانه ی او گرد می آمدند و به داد و ستد کالا ,‌پول و اوراق بهادار می پرداختند . نام وی بعدها به کلیه ی اماکنی اطلاق شد که محل داد و ستد پول و کالا و اسناد مالی وتجاری بوده است. 
تشکیل اولین بورس اوراق بهادار در جهان در سال 1460 روی داد . دراین سال در شهر " آنورس " بلژیک که موقعیت تجاری قابل ملاحظه ای داشت , اولین بازار متشکل سرمایه به وجود آمده است . 
رشد بورس سهام و جا افتادن آن در عملیات تجاری و اقتصادی , با انقلاب صنعتی اروپا و شکوفایی اقتصاد تازه متحول شده آن قاره از کشاورزی به صنعتی همراه بوده است . نکته قابل توجه آنکه درست در هنگام جهش معاملات بورس وپا گرفتن آن ,‌دولت اروپایی مانند آلمان , انگلیس و سوئیس , قوانین ومقرراتی ناظر بر فعالیت این نهاد وضع کردند و قبل از اینکه امنیت سرمایه گذاری به خطر افتد و موجباتی فراهم شود که صاحبان پس اندازهای کوچک , صنایع نو پای اروپا را از موهبت مشارکت خود محروم سازند ,‌ضمانت اجرای قانونی وضع شد تا از هر گونه تقلب و تزویر و پایمال شدن حقوق صاحبان سهام , جلوگیری گردد . 
اولین بورس اوراق بهادار جهان در اوایل قرن 17 در شهر آمستردام تشکیل گردید و کمپانی معروف استعماری " هند شرقی " سهام خود را در آن بورس عرضه نمود, بورس آمستردام امروزه نیز یکی از منابع مهم تامین سرمایه در سطح بین المللی است. 
دومین بورس معتبر دنیا , بورس لندن است که از سال 1801 میلادی با انتشار 4000 سهم 50 پوندی به مبلغ 200000 پوند افتتاح گردید و آغاز به کار نمود. از ابتدای امر در بورس لندن اوراق بهادار خارجی و داخلی مورد داد و ستد قرار می گرفته است. 
در آمریکا اولین محل شناخته شده به عنوان بورس اوراق بهادار در نیویورک و در محوطه ای در زیر سایه ی درخت نارون بزرگی در خیابان " وال استریت " بود که بعدها به قهوه خانه ای در نزدیکی همان محل انتقال یافت. ( 1972 م.) 
بورس وال استریت با جمع آوری مبالغی به عنوان ورودیه از دلالان و گسترش عملیات تقویت شد و به مجتمع تجاری عظیمی مبدل گردید که بعدها به عنوان بورس سهام نیویورک رسما به ثبت رسید. 
بورس نیویورک در حال حاضر بزرگترین بازار سرمایه ی دنیاست.در آمریکا از حدود 250 میلیون نفر جمعیت آن کشور, 80 میلیون نفر سهام دار بورس و در انگلستان از حدود 50 میلیون نفر جمعیت کشور, 25 میلیون نفر سهام دار بورس هستند. 

تاریخچۀ بورس در ایران 

در سال 1315 شمسی دو کا رشنا س هلندی و بلژیکی ، فقط به منظور بررسی امکا نات قا نونی تشکیل ساز مان بورس در ایران به ایران سفر کردند. اما سالها اتاق صنایع و معادن، بانک مرکزی و وزارت بازرگا نی به مطالعه راجع به آن پرداختند ودر سال 1341 با تشکیل کمیسیونی موضوع تاسیس بورس اوراق بهادار به صورت جدی دنبال شد . ودر سال 1345 قانون و مقررات تشکیل بورس اوراق بهادار تهران تهیه و به مجلس ارائه و تصویب گردید. بورس مکانی است برای ایجاد تماس بین عرضه کنندگان و تقاضا کنندگا ن سرمایه ،که با جذب و بکار گیری سر ما یه های کوچک حجم سرما یه گذاری را در جامعه با لا می برد و نرخ تورم را کاهش داده و توزیع ثروت ودرامد را عادلانه تر می کند. 

بازر گانان و صاحبان صنایع می توانند اوراق مورد پذیرش در بورس را نزد بانکها و موسسات اعتباری وثیقه بگذارند و ا عتبار مورد نیاز خود را در یافت کنند و جریان نقدینگی بنگاههای خود را تنظیم کنند..(عبدالله زاده، 1382، ص34) 
از آ نجایی که مخاطبان دولت در سالهای اخیر اقشار کم درآمد و بی بضاعت جامعه می باشد، ظاهرا دولت توجه زیادی به سهامداران بورس ندارد، زیرا هدفش توزیع عادلانه تر ثروت ، و از بین بردن شکافهای در آمدی است ، تا تولید ثروت برای سهامدارن . 
اما از آن جایی که سرمایه های بورس در تولید و اشتغال کشور بکار گر فته می شود ، و نیز حجم نقدینگی را کاهش داده و با تورم مبارزه می کند ، لذا بورس نیاز مند حمایت دولت می با شد. 
وضعیت بورس در ایران 
" در ایران , بورس محلی است برای انجام معاملات ثانویه روی سهام شرکت ها ی پذیرفته شده " از این تعریف ساده این طور بر می آید که قبلا باید سرمایه گذاری مشخصی روی یک شرکت یا کارخانه ای انجام شده باشد ( بازار اولیه ) و با تامین شرایط مشخصی , این شرکت در بورس پذیرفته شود تا بتوان آن را روی میز بورس معامله کرد ( بازار ثانویه ) . 
اگر این تعریف را برای بورس ایران پذیرفته باشیم , دیگر منطقی نخواهد بود که بگوییم : بورس اوراق بهادار در فرایند توسعه اقتصاد کشور , در رهایی از وابستگی به در آمدهای نفتی از اهمیت زیادی برخوردار است . در واقع نقش بورس درگردآوری نقدینگی راکد یا غیر مولد و هدایت پس انداز های سرگردان به سوی مصارف سرمایه گذاری , تشکیل سرمایه ثابت و تامین منابع مالی , سرمایه گذاری های مولد , جلب مشارکت های مردمی در راه عمران ملی ,‌ گسترش مالکیت مردمی , جلوگیری از فرار سرمایه, جذب سرمایه های خارجی , کاستن از فشار کسری بودجه و کمک به رشد اقتصادی انکارناپذیر است . 
ناگفته پیداست وقتی کارخانه ای قبلا با سرمایه گذاری بخش خصوصی یا غیر خصوصی تاسیس شده و چند سا ل از فعالیت آن گذشته باشد و اکنون صاحبان آن در بورس مالکیت آن را منتقل می کنند , در واقع پول یا سرمایه از یک سو به سوی دیگر می رود ,‌ یا از صندوق یک شرکت سرمایه گذاری به صندوق بانک یا سازمان دیگری سرازیر می شود ,‌ِِِِِ و بورس در این میان در فرآیند توسعه اقتصادی هیچ نقشی ایفا نمی کند . هیچ نقدینگی راکد یا غیر مولد و هیچ پس انداز سرگردان (‌ اگر اصلا بتوان گفت که پس انداز می تواند سرگردان باشد ) به سوی سرمایه گذری مولد و ... هدایت نمی شود . (راعی،1381،ص16) 

 10نکته که هر سهامداری باید بداند! 

برای سرمایه گذاری در بورس توجه به برخی نکات می تواند مفید باشد و مارا در رسیدن به اهدافمان یاری دهد. موارد زیر از جمله نکات مهمی هستند که برخی از آنها از اصول مهم و پایه ای سرمایه گذاری در این حیطه اند: 
۱- انتخاب صنعت برتر : در میان صنایع مختلف صنایعی هستند که میانگین بازده آنها از میانگین بازده بازار بیشتر است. 
پس چرا آنها را انتخاب نکنید؟! 
۲- انتخاب شرکت برتر : پس از گزینش صنعت برتر حالا به سراغ شرکتهایی بروید که بازده آنها از میانگین بازده صنعت بالاتر است . 
منظور از بازده، کلیه سودهای منتفع از شرکت اعم از EPS ، اختلاف قیمت، سهام جایزه و... در یک مدت معین می باشد. 
۳- میزان نقد شوندگی: هیچگاه سهمی نخرید که در فروش آن دچار مشکل شوید. نقد شوندگی عامل بسیار مهمی است که هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد. این فاکتور متاثر از پارامترهایی مثل حجم معاملات شرکت، تعداد سهام معامله شده، دفعات معامله، تعداد خریدار و... می باشد. نقد شوندگی به صورت رتبه ای مطرح می شود و رتبه 1 به معنای بالاترین میزان نقد شوندگی است و رتبه های 2 و 3 و 4 و ..... به ترتیب نقد شوندگی کمتری دارند. 
برخی از افراد تا رتبه 100 را قابل قبول می دانند. بعضی ها بیشتر از 50 نمی روند و عده ای هم به بیشتر از 20 رضایت نمی دهند. به هرحال بسته به استراتژی و هدف سرمایه گذاری تان، ملاکی را برای خودتان قرار دهید. 
لازم به ذکر است که رتبه نقد شوندگی در یک محدوده زمانی قابل محاسبه است مثلا یکساله، شش ماهه، یکماهه و... اما در بیشتر موارد از نقد شوندگی 3 ماهه استفاده می شود. 
۴- میزان سهام در دست سهامداران عمده: هر چه این میزان کمتر باشد و سهم یک شرکت بیشتر در دست مردم و سهامداران جز باشد، بهتر است. چرا که در اینجا عرضه و تقاضای واقعی است که میزان قیمت را تعیین می کند. در صورتیکه قسمت اعظمی از سهام یک شرکت در دست سهامداران عمده باشد به همان نسبت آنها می توانند کنترل بیشتری را بر آن سهم اعمال کنند. و در این بین سهامدار جز است که ضرر می کند. 
۵- اخبار اقتصادی-سیاسی: همواره به اخبار داخلی و خارجی توجه داشته باشید. فکر نمی کنم روزانه 15 دقیقه گوش دادن به اخبار یا مطالعه روزنامه ها وقت زیادی بگیرد اما کمک بزرگی به شما خواهد کرد تا بتوانید در برخی موارد روند بازار را پیش بینی کنید و همینطور صنایع خاصی را مورد توجه قرار دهید . 
۶- P/E این شاخص مطالب بسیار زیادی به ما می گوید. مثلا به ما می گوید که جو بازار از یک سهم بخصوص چه انتظاری دارد. میزان بالای این شاخص می تواند نشاندهنده این واقعیت باشد که سهامداران چشم امید به آن سهم بسته اند و باور دارند که پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهد داشت. 
میزان رشد P/E را نیز فراموش نکنید سالهای مختلف را باهم مقایسه کنید شرکتهای یک صنعت را نیز با یکدیگر مقایسه کنید. 
۷- اخبار طرح و توسعه شرکت: به دنبال اخبار و اطلاعات شرکت مورد نظرتان بر آیید. آیا شرکت طرح تو سعه، افزایش سرمایه، پروژه های آتی دارد یا خیر؟ مسلما انتخاب شرکتی که موارد مذکور را دارد به جای شرکتی که مدتها است افزایش سرمایه نداده، پروژه جدیدی اجرا نکرده و طرحی برای آینده ندارد عاقلانه تر است. مخصوصا سرمایه گذاری که تصمیم به استمرار و ادامه سرمایه گذاری دارد حتما باید به این مطلب توجه کند. 
۸- میزان رشد EPS : کدام شرکتها رشد EPS بیشتری داشته اند؟ کدام شرکتها معمولا در اول سال مالی EPS پایین تری اعلام کرده و در طول سال مرتبا آنرا تعدیل مثبت می کنند؟ آنها را از نظر دور ندارید. 
۹- سبد سهام: همیشه سبد سهام درست کنید. با این کار ریسکتان را پایین می آورید. به قول یک مثل قدیمی همه تخم مرغها را داخل یک سبد نگذارید. در تشکیل سبد، تعدد و تنوع شرکت و صنعت را فراموش نکنید. 
۱۰- استراتژی: همواره یک استراتژی داشته باشید. و خود را مقید به پیروی از آن بدانید. متاسفانه اکثر ما دنباله رو دیگران هستیم بدون اینکه خودمان برنامه مشخصی داشته باشیم و فقط با تقلید از دیگران پی آنها می رویم . البته تقصیر هم نداریم چون اطلاعات کافی وجود ندارد و بطور تخصصی به سهامداری که در خیلی از جاها یک شغل است و یک تخصص پیچیده و البته پر سود، نپرداخته ایم. 

جرات تغییر , آغاز پیشرفت شغلی

حتما جمله یا جملاتی همچون «در فلان جا کار می‌کنم، چاره دیگری ندارم» را شنیده‌اید. آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که پس از یافتن یک شغل و استخدام در یک جا، تا فرارسیدن بازنشستگی‌ همانجا ساکن می‌شوید یا ترجیح می‌دهید هرچند سال یک بار، تحولی در زندگی حرفه‌ای‌تان ایجاد کنید و شغل، محل کار یا کارفرمای جدیدی را تجربه کنید؟



برای بسیاری از افرادی که در یک شغل ماندگار می‌شوند و سال‌ها تجربه کسب می‌کنند، تغییر شغل و یافتن موقعیت‌های جدید کاری، به کاری بسیار سخت و شاق تبدیل می‌شود. کابوس بیکارشدن و نیافتن شغل دلخواه، طی کردن مجدد همه مراحل فرآیند استخدام، به خطر انداختن امنیت شغلی که با سال‌ها کار در یک مکان ثابت کسب شده و.... از جمله فاکتورهایی هستند که باعث می‌شوند افراد با وجود نداشتن شور و شوق اولیه در کار خود، بی‌انگیزگی و کار از روی اجبار، به استقبال موقعیت‌های جدید شغلی نروند.

از سوی دیگر، اگرچه بیکارشدن و از دست دادن شغل مورد علاقه یا مسائل دیگری همچون تعدیل نیرو در یک شرکت و غیره، ‌انگیزه دیگری است که افراد را به جست‌وجوی شغلی جدید وامی‌دارد، اما بسیاری از افراد (بخصوص کسانی که سال‌ها در یک شغل تجربه کسب کرده‌اند) پس از چندی از تلاش برای یافتن شغلی جدید ناامید شده و به بیکاری تن می‌دهند.
به‌راستی چه چیزی باعث می‌شود بعضی‌ها پیش خودشان فکر کنند که هنگام تغییر شغل و یافتن کاری بهتر فرا رسیده است؟ شاید علاقه‌شان را به‌کاری که انجام می‌دهند و شغل فعلی‌شان از دست می‌دهند. شاید با خودشان فکر می‌کنند نیاز به تحولی در محیط اطرافشان دارند. شاید به این نتیجه می‌رسند که به لحاظ روحی، نیاز به‌کار دیگری دارند که آنها را بیشتر ارضا ‌کند. شاید خطر اخراج شدن را پیش روی خود می‌بینند. 
شاید همه اینها، بخشی از دلایلی هستند که باعث می‌شود افراد، زندگی حرفه‌ای خود را مروری دوباره کنند و به فکر فتح قله‌های جدید و پیمودن راه‌های نرفته بیفتند. آیا برای تغییر شغل یا یافتن شغلی بهتر، بی‌تابی می‌کنید؟ آیا آرزو می‌کنید ‌ای کاش در پست فرد دیگری بودید؟ با پاسخ دادن به اینگونه پرسش‌ها می‌توانید بفهمید آیا برای برداشتن گام‌های بلندتر در این مقطع از زندگی حرفه‌ای خود، آماده هستید یا نه؟ 
درنهایت به خاطر داشته باشید تغییر شغل یا تغییر محیط کار فعلی، بخشی از فرآیند طبیعی هر زندگی است. مطالعات در این زمینه نشان داده است بیشتر افراد در طول زندگی، شغل خود را (منظور از شغل، پست یا مسوولیت خاصی است که افراد در ارتباط با رشته تحصیلی، مهارت‌ها و توانایی‌های خود دارند و نه حرفه) چندین بار عوض می‌کنند. 
خیلی از افراد شغل خود را عوض می‌کنند چون کارشان را دوست ندارند، کارفرمایشان را دوست ندارند، محیط کارشان را نمی‌پسندند، با همکاران خود اختلاف دارند و.... بنابراین گام اول در تغییر شغل، مشخص کردن چیزها و کارهایی است که دوست ندارید و همچنین آگاهی از زمان لازم برای انجام این کار. 
با این حال، آگاهی از آنچه دوست ندارید تنها یک بعد قضیه است، زیرا در نقطه مقابل باید بدانید چه کاری را به جای کار فعلی خود دوست دارید، چه کارفرمایی را می‌پسندید، در چه محیط کاری احساس رضایت‌خاطر بیشتری خواهید کرد و... تا بتوانید در مسیر تغییر شغل، گام درستی بردارید و کمتر خطر کنید. 
چه کاری شما را به هیجان می‌آورد؟ در اوقات فراغت به چه کاری علاقه دارید؟ آیا تحصیلاتتان با کاری که انجام می‌دهید همخوانی دارد؟ چند ساعت در روز کار می‌کنید؟ آیا کار زیاد شما را خسته کرده است یا بی‌علاقگی به کاری که انجام می‌دهید؟ 
همین که علایق خود را کشف کردید وقت بیشتری را صرف تحقیق درباره مشاغلی کنید که به شکلی در ارتباط با علایق شما هستند. از داشتن شک و هراس در این مرحله نترسید، چون داشتن چنین حسی در فرآیند تغییر شغل اجتناب‌ناپذیر است، چراکه تغییر شغل یعنی خطر؛ همچنین میزان تحقیقات شما بستگی به این دارد که چقدر می‌خواهید طیف فعالیت‌های خود را تغییر دهید. 
فرض را بر این بگیرید که از شغل کنونی خود خسته شده‌اید و احساس می‌کنید نیاز به یک تنوع حرفه‌ای دارید. درصدد تغییر شغل برمی‌آیید، اما برای لحظه‌ای با خود فکر می‌کنید که تکلیف آن همه تجربه‌ای که در شغل کنونی خود کسب کرده‌اید و برای آن آموزش دیده‌اید، سخت کار کرده‌اید و دشواری‌های مختلفی تحمل کرده‌اید، چه می‌شود؟ آیا باید همه آن‌ها را دور انداخته و از صفر شروع کنید؟ 
در حقیقت این چنین نیست و اینجاست که پای مهارت‌های قابل انتقال به میان می‌آید. مهارت‌های قابل انتقال به آن دسته از مهارت‌ها و توانایی‌هایی گفته می‌شود که در مشاغل گذشته خود یا از طریق انجام کارهای مختلف داوطلبانه، سرگرمی‌های مختلف، دنبال کردن علایق شخصی و غیره کسب کرده‌اید، اما می‌توانید از آنها در شغل جدید یا شغل بعدی خود استفاده کنید. 
به عنوان مثال مهارت‌های بسیاری همچون توانایی در مدیریت، روابط عمومی‌قوی، برنامه‌ریزی و... وجود دارند که قابل تعمیم در آن کاری هستند که تصمیم دارید از این به بعد انجام دهید، از این رو ممکن است خودتان هم از این که در شغل جدید به خاطر داشتن مهارت‌های سابق، تسلط و اعتماد به نفس زیادی دارید، تعجب کنید. 
همان‌طور که پیشتر گفته شد هنگام تصمیم‌گیری برای شغل باید در مرحله اول تشخیص دهید که چه کاری برای شما مناسب است و بخشی از این تشخیص به این مربوط می‌شود که بدانید در کدام حرفه‌ها یا مشاغل می‌توانید از مهارت‌هایی که دارید (مهارت‌های قابل انتقال) مجدد استفاده کنید.