مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management
مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management

مدیریت آینده نگر

مقدمه

مسئله مدیریت وبه خصوص هدایت ورهبری، موضوعی است که همواره در زندگی اجتماعی انسان- وحتی قبل از آن مطرح بوده است. نقشی که رهبران ومدیران در تحولات تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، پیروزی ها، شکست ها، هدایت ها، گمراهی ها، سازندگی ها، ویرانی ها وبالاخره رشد وتکامل جامعه داشته اند، همواره بسیار مهم واساسی بوده است. این به گونه ای است که برخی آن را تنها عامل تعیین کننده در همه تحولات  میدانند و برخی دیگر آن را کلید پیشرفت جوامع وسازمانها در قرن اخیر برمی شمارند.

 

 


به طور کلی مدیریت از محدوده انسان شروع می شود ومی تواند تا تمامی جهان گسترش یابد. ودر کنار آن مدیریت سازمانها وگروهها نیز مطرح می گردد. از طرفی مدیریت سازمانهای پیچیده ودیوان سالارانه دنیای امروز، که برخی آن را دنیای سازمانی وعهد مدیریت نامیده اند، نمی تواند بدون آینده نگری فراگیر صورت پذیرد وکارایی لازم را داشته باشد.

دنیای مدیریت امروز با پیچیدگی روابط سازمانی، تنوع وظایف وپیشرفت روزافزون فناوری مواجه است ومدیریتی علمی وکلاسیک، همراه با برنامه ریزی وپیش بینی وآینده نگری را طلب می کند. مدیریت امروزی باید نقاط بحرانی برنامه های خود را درک کند وعوامل اثر گذار خارجی وداخلی حوزه ی خود را بشناسد در حقیقت باید برای برنامه های خود افق برنامه ریزی وزمان بندی تعیین کند وکنش های منفی اثر گذار را که احتمالا در طول اجرای برنامه ممکن است آن دچار بحران سازند، شناسایی وواکنش های خنثی کننده آنها را پیش بینی کند تا در هنگام بروز هر یک سریعا واکنش نشان دهند واز این طریق اجرای برنامه های خود را پایدار وپویا نگه دارد.

اینجاست که نقش آینده نگری به خوبی نمایان می گردد.

آینده نگری همچون پلی است درگذار از مدیریت سنتی به مدیریت استراتژیک وآینده نگر.عصر حاضر مرحله گذر مدیریت سنتی به سمت مدیریت علمی واستراتژیک – همراه با آینده نگری - است. امروزه یکی از تنگناها ومشکلات اساسی جوامع، عدم توجه به افق های زمان بندی وآینده نگری است. این مسئله باعث شده است که رکودهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی بر جوامع حکمفرما شود. نتیجه این شده است که، مدیریتی که مرحله گذر از سنتی به آینده نگری را طی نکند امروزه نمی تواند کارآمدی واثربخشی لازم را به وجود آورد. دلیل این مدعا هم وجود منابع فراوان در  بعضی از جوامع است که نتوانسته اند به رغم دارا بودن این امکانات به رشد وتوسعه لازم برسند وعلت این مسئله فقدان مدیریت شایسته وکارآ بوده است.


مدیریت آینده نگر چیست؟

در برابر این پرسش که« مدیریت علم است یا هنر؟» پاسخ های متعددی ارائه شده است. عده ای مدیریت را هنر وذات می پندارند ومعتقدند که مدیریت هنری ذاتی است وبرخی دیگر مدیریت را علم می دانند واعتقاد دارند مدیری موفق است که با اصول علمی مدیریتی امروز آشنا باشد. آنچه که درباره این عقاید می توان اظهار کرد، این است که می بایست شرایط زمانی ومکانی محدوده ی عملکردی وهدف سازمانی را در نظر گرفت.

اگر مدیریت وحوزه مدیریتی در شرایط گذشته لحاظ گردد، آن هم در قالبی محدود وسنتی وهمراه با حدس وگمان، بدون آینده نگری وعدم استفاده از فناوری، خودکار – گری (اتوماسیون) اداری وعدم استفاده از سیستم های اطلاعاتی مدیریت، آن گاه چه بسا هنر بودن مدیریت بیشتر تجلی پیدا کند. امروزه با پیشرفت فناوری،خودکار – گری اداری، تنوع وظایف مدیریتی وپیچیدگی های سازمانی که شکلی روزافزون یافته است، وتقسیم بندی سطوح مختلف مدیریتی در قالب مدیریت عالی یا راهبردی (استراتژیک )، مبانی یا تاکتیکی اجرایی یا عملیاتی وتفکیک برنامه ها کاری (که هر یک بسیار متنوع وپیچیده است )، بعید به نظر می رسد که مدیریت سنتی با ویژگی های آن – که تنها در کنار هنر ذاتی مدیریت مطرح می گردد – کارامد ومفید واقع گردد. بنابراین باتوجه به آنچه ذکرگردید،

می توان چنین نتیجه گرفت که هنر مدیریتی یک اصل است اما وقتی کارامد و اثربخش خواهد بود که علم مدیریت نیز به عنوان مکمل وزیربخش آن مطرح گردد. مدیریت امروز مدیریت علم وهنر است ومدیریتی است با هماهنگی، برنامه ریزی، سازماندهی، به کارگماری، هدایت ورهبری وکنترل ونظارت، فضایی را در سازمان به وجود آوردکه پرسنل و کارکنان سازمان بهترین یاری ها وپشتیبانی های خود را به صورت داوطلبانه وبا رضایت بندی به سازمان ارائه کنند.

بدین ترتیب هم اهداف سازمان به صورت بهینه تحقق پیدا می کند وهم اهداف پرسنل متحقق می شود ودلبستگی کارکنان به سازمان نیز افزایش می یابد.

بدیهی است ایجاد چنین فضای مناسبی در سازمان مستلزم تصمیم گیری مطلوب از طرف مدیر است. از طرف دیگر، مدیر باید با توجه به رسالت خود ومسئولیتی که پذیرفته است، تلاش کند که همواره اهداف سازمانی را با بهترین وجه متحقق سازد ودر کنار آن با برنامه ریزی وزمان بندی وآینده نگری مطلوب واتخاذ تصمیمات صحیح، زمینه های رشد توسعه حوزه مدیریتی خود را فراهم آورد.

این تنها در صورتی میسر می شود که مدیر، استفاده از ابزارها وتکنیک های موجود سیستم های  اطلاعاتی مدیریت وخودکار گری اداری را سرلوحه کار خود قرار دهند. زیرا جوهره کار مدیریت تصمیم گیری است وتصمیم گیری در فضایی پیچیده ومشکل آفرین مستلزم کسب اطلاعات وپیش بینی های لازم درباره تصمیم است. نیز همان طور که بیان شد، دیگر زمان آن گذشته است که مدیر با استفاده از سلائق شخصی وبراساس حدس وگمان تصمیم گیری کند، یا اینکه به جای سیاست گذاری، سیاسی کاری کنند به طور کلی مدیریت ایستا امروزه ناکارآمد شده است وتصمیم گیری بدون داشتن اطلاعاتی لازم درباره ی تصمیم نه تنها اهداف تصمیم را متحقق  نمی کند بلکه ممکن است خسارات جبرای ناپذیری را نیز به وجود آورد. عدم اطمینان از آینده باعث می شود که مدیران خطر گریز شوند وکمتر جرات کنند که تصمیمات لازم وراهبردی بگیرند؛ وبالطبع این مسئله در کارآیی سازمان تاثیر منفی خواهد داشت.

بنابراین امروزه مدیریتی کارآمد واثربخش خواهد بود که زمان را در اختیار بگیرد وبه عبارتی دیگر، با آینده نگری وپیش بینی های لازم درباره ی تصمیمات سازمانی خود وهمچنین شناخت از کنش های منفی واثرگذار خارجی وداخلی حوزه ی مدیریتی خود، همواره با برنامه ریزی مطلوب واکنش های مناسب را پیش بینی وطراحی کند این شیوه می تواند در شرایط بحرانی، سازمان وی را پایدار نگه دارد. نتیجه این که ماهیت کار مدیریت تصمیم گیری است، وتصمیم گیری فرایندی است که مدیر باید قبل از اجرا وهرگونه اقدامی صورت دهد. این فرایند، مستلزم آینده نگری وپیش بینی لازم است تا تصمیم با ضریب اطمینان بالا وخطرپذیری زیاد گرفته شود.

حسینعلی نادری -عضو هیئت علمی دانشگاه زاهدان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد